مادرانه

دومین مادرانه

دخترم،یاس بانوی مادر.. یادت باشد در این دنیا هیچ جنس مذکری ارزش دانه های یاقوت چشمانت را ندارد و قلبت بتپد فقط برای سه مرد:پدرت،همسرت و پسرت..و یادت بماند خدا همیشه ان بالاست،شاید هم نه همین جاست،کنار تو..دورن تو،در قلب تو.. یادت باشد هر کجا هرزمان دلت از کسی گرفت دردهایت را ببری پیش خودش که خریدار است به مهر و به عشق.. پسرم،مرد قهرمان روزهای خستگیم،یادت باشد هیچ زنی حق شکستن دل شیشه ای ات را ندارد و تو نیز حق در اوردن اشکهای پاک هیچ دختر معصوم از تبار اریایی را نخواهی داشت.. وفقط در قلبت بساز خانه ای محکم برای مادرت،همسرت و دردانه دخترت.. پسرم نازنینم همیشه مرد باش و مرد بمان در زمانه ای که خیلی ها مرد بودن یادشان رفته است..محکم باش و استوار...
29 ارديبهشت 1393

عاشقانه ساده دو

اینکه مهر باشد عشق باشد تو باشی همه چیزهای دیگر هم قطعا کنارش خواهد بود.. اینکه یک روز گرم اردیبهشت باشد عطر یاس پیچیده در ریه هایمان باشد نگاه پر محبتت نیز باشد همه چیز قطعا کنارش خواهد بود.. اینکه من باشم،میخندم،صدای گرم گیتارت هم با ذره ذره دلم بازی کند همه چیزهای دیگر قطعا کنارش خواهد بود... ارامش،خوشبختی،گرما،صداقت،مهربانی،غیرت وووووو....همه چیزهای خوب دیگر خواهد بود.. فقط کافیست من و تو باشیم انها هم خواهد بود و در کنار همه این چیزهای خوب کودکی خواهد بود که یاد خواهد گرفت مهربانی را از تو،ارامش را از من،صداقت را از ما.... پ.ن: این روزها حال دلم خوب است،سالهاست که حال دلم خوب است،حتی اگر کودکی به جمع کوچک دونفره مان نباشد،کنار تو که با...
26 ارديبهشت 1393

یک عاشقانه ساده

چه لذتی دارد یعد از یه روز کاری سخت با تمام خستگی ثانیه های اخر را بشماری و بعد پایان،پر بکشی به جایی که میدانی کسی هست که چشم به راهت است و آغوشت را برایش به مهر بگشایی.. میان راه دوتا بستنی فالوده ای بگیری با عشق و ازیاسهای روی نرده حیاط چند شاخه بچینی و از بویش مست شوی و کلید که به در میندازی و وارد کلبه مهرت که میشوی قدم هایت را تندتر کنی برای رسیدن به مهرت به ماهت و به عشقت.. او هم با شنیدن قدم هایت بیاید به استقبالت و در اغوشت بکشد و بگوید خسته نباشی خانوم و با هم کنار هم بزنیم ساده ترین دلخوشی را،بستنی فالوده ای را اینها مال زمانیست که خانه است و اگر نبود با تمام خستگی که داری برایش کنار گاز باز بایستی و درست کنی همانی که او دوست دارد ...
25 ارديبهشت 1393

اولین مادرانه

شاید کمی زود باشد اما میخواهم برایت بنویسم از لحظه های نبودنت تا زمانی که قدم به دنیای زیبای ما میگذاری و بی شک زیباترش خواهی کرد.. پس.. به نام او که تورا به ما هدیه خواهد کرد..
24 ارديبهشت 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مادرانه می باشد